ارزش‌گذارِی سهام شرکت‌های دانش بنیان (بخش ششم)

3-3 روش سوم : متناظر قطعی درآمد غیرقطعی

ارزشگذاری فرصتهای سرمایه گذاری بر اساس مدل ارزش فعلی در بسیاری از موارد ناممکن است چرا که این مدل به این نیاز دارد که ریسک به عنوان انحراف استانداردی از بازده دوره تملک محاسبه شود. بنابراین استفاده از این مدل در مورد شرکتهای تازه وارد، چالش برانگیز است. برای ارزشگذاری وجوه نقد یک فرصت مخاطره ای جدید، نیاز به دانستن نرخ تنزیل مناسب است، در حالی که این نرخ وابسته به انحراف استاندارد بازده دوره تملک است که در حال حاضر نامشخص است.
اگرچه می توان برای رفع این نقص، سرمایه گذاری را با دیگر داراییهای موجود در بازار مقایسه کرده و نرخ مناسب تنزیل را بر اساس چنین مقایسه ای فراهم نمود، متاسفانه برای کمپانیهای فناوری محور نوپا یافتن الگوی قیاس مناسب بسیار دشوار است.
مدل ارزشگذاری متناظر قطعی، از انحراف استاندارد بازده دوره تملک استفاده نمی کند و از طرفی در این روش یافتن داراییهای قابل قیاس نیز نیاز نمی باشد. در مدل ارزش فعلی یک عامل تعدیل کننده ریسک برای تعدیل نرخ تنزیل اولیه مورد استفاده قرار می گیرد، در حالی که در روش متناظر قطعی، خود جریان وجوه نقد تعدیل می شود. سپس این جریان وجوه نقد تعدیل شده که در واقع هم ارز قطعی یا غیرمخاطرهای جریان وجوه نقد مخاطره آمیز است، با یک نرخ تنزیل برابر با نرخ بهره
بدون ریسک تنزیل می شود.

به عبارت ساده، هم ارز قطعی جریان وجوه نقد مخاطره آمیز وجوه نقد مسلم و قطعی است که اگر در زمانی مشابه با جریان وجوه نقد مخاطره آمیز دریافت شود، برای سرمایه گذار ارزشی برابر با وجوه نقد مخاطره آمیز خواهد داشت.
اگرچه در تئوری ممکن است به نظر برسد که دو مدل ارزش فعلی و متناظر قطعی باید به نتایج مشابهی برسند، با این وجود در عمل، معمولا اینگونه نخواهد بود.